سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر کس برادری خدایی را از دست بدهد، گویی شریف ترینِ اعضای خود را از دست داده است . [امام علی علیه السلام]


بیگانه ای با درد، روزهای سخت تر شدن قلب فولادی تو و تلخ تر شدن زندگانی اوست
روزهای سخت قرن بی احساس و یخ زده ی زمین! روزهایی که از تو دیو و از او پَرِ کاهی ساخته که به بادی آواره است..
نسیمی تنش را می لرزاند و زلزله ای کاخ تو را آسیب نمی زند..


ما همه زمینیانیم که از خاک جسمِ خویش دزدیدیم و با دمِ روحانیِ خدادادی غرور گرفتیم و بالیدیم و بزرگ شدیم و خاکِ جسممان روز به روز سخت تر شد
چون مجسمه هایی که کاش مسیحی بود و در آن کمی احساس می دمید باز..


ما سنبل قدرت شدیم و زیر گامهای محکم خود کوبیدیم انسانیت را..!


کمی از کاخت بیرون بیا،
مردِ پر دردی که از همان خاک توست ، مدت هاست که موهایش با خاکِ گام های تو خاکستری شده
خم شده قامتش ، دستش به تو ، به دامن تو نمی رسد!
که اگر می رسید هم، دست پیش تو دراز نمی کرد.


غرورش را لگدمال کردی و چیزی جز خاک بر دستانش نیست..
  که او بر زمین چنگ می زند و تو خاک لباست را بر رخِ روی خاکِ او می تکانی..


سجده ی صورتِ خیس از اشکِ او به خاکِ گِل شده، مقبول تر از لباس حجِ نو و سفید توست..
چه بسا که دستهای تهیش نیز پاکتر از طواف تو باشد..
غسل توبه کن، بگذار اشک چشمهای او، پاکت کند ..!

ث م ی ن


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط ثمین 91/5/4:: 12:48 عصر     |     () نظر

درباره

ثمین
ث...میم...ی...نون...! نامی بر من نهادند، که تمام غرور و خودخواهی شادی..، غم و خستگی و رنج و دردم را، با آن صدا زنند! نامی که حک شود روی قلبی، یا تنها روی سنگی به بلندای یک قبر! تلخ صدا کن مرا.. صدایت حروف چهارگانه ی اسم بی تکلفم را روح بخشاید شاید، به خود آیم، و شاید باز "خویش" شوم : " ث....م...ی .. ن...! "
صفحه‌های دیگر
پیوندها
لیست یادداشت‌ها
آرشیو یادداشت‌ها